این موجود دوپا

مردم می شناسیم خودمان را هم شاید

این موجود دوپا

مردم می شناسیم خودمان را هم شاید

کفش ها و النگوها

 

توی زندگی حواسش همیشه به دوتا چیز خوب جمع بود ؛ کفش هاش و النگوهاش 

کفش ها را در مراسم هفتمش دیدم که پای بچه ها این ور و آن ور می رفتند ، النگوها را هم نشد از دستش در بیاورند ؛ توی بیمارستان چیدند. 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
بهناز یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:48 ق.ظ http://nemishnasamet-aadam.mihanblog.com

چقدر سخت می شه از رویاها دل کند!

نعیما یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:21 ب.ظ http://corton.mihanblog.com

یاد اون شعر سیلور استاین افتادم که میگفت مرا با عینک آفتابی ام به خاک بسپارید

میلاد دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ق.ظ

نباید به دنیا دنیا دل بست!

عاطفه دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ

حالا دیگه بدوندغدغه کفش و النگو بهتر می تونه اون دنیا رو بشناسه.

نعیما سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:30 ب.ظ http://corton.mihanblog.com

بد نیس بعض وقتا اب کنید چقد گریه کنیم برای النگو هایی که چیدن

میم.عین چهارشنبه 1 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:21 ب.ظ


نه بسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج...رها رها رها من...


سلام
زیبا و عبرت انگیز...

نگاه ریز و دقیق
و دستت روونت به خودم رفته!

...نه چشم دل به سویی
نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی
به یاد آشنا من...

ستاره ها نهفتند در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست
هوای گریه با من
هوای گریه با من...

سلام بر دوست دوست داشتنی!

از شما هزاران هزار به ما رسیده
هر آنچه که داریم و نداریم از دولت وجود دوسته...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد